معنی روزی بخش - جستجوی لغت در جدول جو
روزی بخش
(زَ / زِ دَ / دِ)
روزی بخشنده. رازق. رزاق
ادامه...
روزی بخشنده. رازق. رزاق
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر روان بخش
روان بخش
شاد کننده، آرامش دهنده، بخشندۀ روح وجان، خداوند، روح القدس
ادامه...
شاد کننده، آرامش دهنده، بخشندۀ روح وجان، خداوند، روح القدس
فرهنگ فارسی عمید
روز بخش
(زِ بَ)
روز ازل. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به روز ازل و ’ازل’ شود
ادامه...
روز ازل. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به روز ازل و ’ازل’ شود
لغت نامه دهخدا
پیروزی بخشیدن
(هََ)
اظفار. تظفیر. پیروزی دادن
ادامه...
اظفار. تظفیر. پیروزی دادن
لغت نامه دهخدا
رزق بخش
(کُ هََ / هَُ شُ دَ / دِ)
روزی بخش. روزی رسان. رزق رسان. کنایه از خداوند:
نان من بی میانجی دگران
تو دهی رزق بخش جانوران.
نظامی
ادامه...
روزی بخش. روزی رسان. رزق رسان. کنایه از خداوند:
نان من بی میانجی دگران
تو دهی رزق بخش جانوران.
نظامی
لغت نامه دهخدا
روش بخش
(مِهْ دَ / دِ)
حرکت دهنده و به جنبش درآورنده. (ناظم الاطباء) :
روش بخش پرگار جنبش پذیر
سکونت ده نقطۀ جایگیر.
نظامی.
رجوع به روش شود
ادامه...
حرکت دهنده و به جنبش درآورنده. (ناظم الاطباء) :
روش بخش پرگار جنبش پذیر
سکونت ده نقطۀ جایگیر.
نظامی.
رجوع به روش شود
لغت نامه دهخدا
روایی بخش
(مَ حَبْ بَ)
محلل. (یادداشت مؤلف). رجوع به روایی و روایی دادن و روایی بخشیدن شود
ادامه...
محلل. (یادداشت مؤلف). رجوع به روایی و روایی دادن و روایی بخشیدن شود
لغت نامه دهخدا
روائی بخش
(مَ کَ مَ / مِ پَ سَ)
رجوع به روایی بخش شود
ادامه...
رجوع به روایی بخش شود
لغت نامه دهخدا
فیروزی بخشیدن
(کَ دَ)
پیروزی بخشیدن. (فرهنگ فارسی معین) : فیروزی بخشدرایات او را. (تاریخ بیهقی). رجوع به فیروزی شود
ادامه...
پیروزی بخشیدن. (فرهنگ فارسی معین) : فیروزی بخشدرایات او را. (تاریخ بیهقی). رجوع به فیروزی شود
لغت نامه دهخدا
تصویر روان بخش
روان بخش
جانبخش، روحبخش
ادامه...
جانبخش، روحبخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پیروزی بخشیدن
پیروزی بخشیدن
پیروزی دادن فیروز کردن ظفر دادن اظفار
ادامه...
پیروزی دادن فیروز کردن ظفر دادن اظفار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر رزق بخش
رزق بخش
روزی رسان، روزی بخش
ادامه...
روزی رسان، روزی بخش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
توضيحٌ
ادامه...
تَوْضِيحٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
Lucidly
ادامه...
Lucidly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
clairement
ادامه...
clairement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
清晰地
ادامه...
清晰地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
স্পষ্টভাবে
ادامه...
স্পষ্টভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
ясно
ادامه...
ясно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
klar
ادامه...
klar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
ясно
ادامه...
ясно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
واضح طور پر
ادامه...
واضح طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
kwa wazi
ادامه...
kwa wazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
อย่างชัดเจน
ادامه...
อย่างชัดเจน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
claramente
ادامه...
claramente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
açıkça
ادامه...
açıkça
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
명확하게
ادامه...
명확하게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
明確に
ادامه...
明確に
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
jasno
ادامه...
jasno
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
dengan jelas
ادامه...
dengan jelas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
स्पष्ट रूप से
ادامه...
स्पष्ट रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
duidelijk
ادامه...
duidelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
claramente
ادامه...
claramente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
chiaramente
ادامه...
chiaramente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر روشنی بخش
روشنی بخش
رُوشَنی بَخش
באופן ברור
ادامه...
באופן ברור
دیکشنری فارسی به عبری